فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 486
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوي ، مي خواند دوش درس مقامات معنوي يعني بيا که آتش موسي نمود گل ، تا از درخت نکته توحيد بشنوي مرغان باغ قافيه سنجند و بذله گوي ، تا خواجه مي خورد به غزل هاي پهلوي جمشيد جز حکايت جام از جهان نبرد ، زنهار دل مبند بر اسباب دنيوي اين قصه عجب شنو از بخت واژگون ، ما را بکشت يار به انفاس عيسوي خوش وقت بوريا و گدايي و خواب امن ، کاين عيش نيست درخور اورنگ خسروي چشمت به غمزه خانه مردم خراب کرد ، مخموريت مباد که خوش مست مي روي دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر ، کاي نور چشم من بجز از کشته ندروي
ساقي مگر وظيفه حافظ زياده داد
،
کآشفته گشت طره دستار مولوي
تعبیر:
دنیا مزرعه ای است که هرچه در آن بکاری همان را درو می کنی. پیروزی و شکست انسان نتیجه ی اعمال و رفتار اوست. در صورت شکست باید به اعمال و رفتار خود نگاه کنی تا اشتباهات و خطاهای خود را بشناسی و از آن تجربه کسب کنی و چراغ راه آینده سازی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 406
گفتا برون شدي به تماشاي ماه نو ، از ماه ابروان منت شرم باد رو عمريست تا دلت ز اسيران زلف ماست ، غافل ز حفظ جانب ياران خود مشو مفروش عطر عقل به هندوي زلف ما ، کان جا هزار نافه مشکين به نيم جو تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار ، آن گه عيان شود که بود موسم درو ساقي بيار باده که رمزي بگويمت ، از سر اختران کهن سير و ماه نو شکل هلال هر سر مه مي دهد نشان ، از افسر سيامک و ترک کلاه زو
حافظ جناب پير مغان مامن وفاست
،
درس حديث عشق بر او خوان و ز او شنو
تعبیر:
در تصمیم گیری عجول و شتابزده مباش. کاری نکن که بعدها موجب ندامت و پشیمانی شود. دوستان واقعی را بشناس و با آنان مهربان و وفادار باش. روزگار در گذر است و ارزش ندارد که به خاطر مسائل کوچک و حقیر زندگی خود و دیگران را به مخاطره بیندازی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 214
ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود ، تعبير رفت و کار به دولت حواله بود چهل سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت ، تدبير ما به دست شراب دوساله بود آن نافه مراد که مي خواستم ز بخت ، در چين زلف آن بت مشکين کلاله بود از دست برده بود خمار غمم سحر ، دولت مساعد آمد و مي در پياله بود بر آستان ميکده خون مي خورم مدام ، روزي ما ز خوان قدر اين نواله بود هر کو نکاشت مهر و ز خوبي گلي نچيد ، در رهگذار باد نگهبان لاله بود بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح ، آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود ديديم شعر دلکش حافظ به مدح شاه ، يک بيت از اين قصيده به از صد رساله بود
آن شاه تندحمله که خورشيد شيرگير
،
پيشش به روز معرکه کمتر غزاله بود
تعبیر:
به زودی شاهد بخت و مقصود را در آغوش می کشی و مزد رنج و زحمات خود را خواهی گرفت. با مهر و محبت می توانی زندگی راحت و آسوده ای داشته باشی. هیچ چیز بهتر از صداقت و یکرنگی نیست.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 17
سينه از آتش دل در غم جانانه بسوخت ، آتشي بود در اين خانه که کاشانه بسوخت تنم از واسطه دوري دلبر بگداخت ، جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت سوز دل بين که ز بس آتش اشکم دل شمع ، دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت آشنايي نه غريب است که دلسوز من است ، چون من از خويش برفتم دل بيگانه بسوخت خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد ، خانه عقل مرا آتش ميخانه بسوخت چون پياله دلم از توبه که کردم بشکست ، همچو لاله جگرم بي مي و خمخانه بسوخت ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم ، خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و مي نوش دمي
،
که نخفتيم شب و شمع به افسانه بسوخت
تعبیر:
به هر کس وفا کردی جفا دیده ای. سینه ای مالامال از درد داری. تا کی می خواهی پریشان حال باشی. دست از غم بردار. توبه کن تا دلت صاف شود. انتظارات بیجا را کنار بگذار. رویا و خیال را فراموش کن و به واقعیات بپرداز و از آنچه تا کنون نصیبت شده لذت ببر و عقل را به پای دل هدر نده. | از انجام کاری نادم و پشیمان هستی و خود را سرزنش می کنی. با اعتماد به نفس و مشورت با دوستان بر مشکل خود فائق خواهی آمد. در انجام کارت تردید و دودلی را رها کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 4
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را ، که سر به کوه و بيابان تو داده اي ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا ، تفقدي نکند طوطي شکرخا را غرور حسنت اجازت مگر نداد اي گل ، که پرسشي نکني عندليب شيدا را به خلق و لطف توان کرد صيد اهل نظر ، به بند و دام نگيرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنايي نيست ، سهي قدان سيه چشم ماه سيما را چو با حبيب نشيني و باده پيمايي ، به ياد دار محبان بادپيما را جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب ، که وضع مهر و وفا نيست روي زيبا را
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
،
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را
تعبیر:
غرور و تکبر را در زندگی از خود بران و با دوستان و آشنایان مهربان باش و در هنگام بی نیازی و آسایش به فکر سختی و مشقت زندگی دیگران هم باش. با مهربانی و دوستی و با یاری دیگران می توانی زندگی راحتی داشته باشی. با مردم متکبر و خودپسند همنشینی نکن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 111
عکس روي تو چو در آينه جام افتاد ، عارف از خنده مي در طمع خام افتاد حسن روي تو به يک جلوه که در آينه کرد ، اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد اين همه عکس مي و نقش نگارين که نمود ، يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد ، کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم ، اينم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد چه کند کز پي دوران نرود چون پرگار ، هر که در دايره گردش ايام افتاد در خم زلف تو آويخت دل از چاه زنخ ، آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد آن شد اي خواجه که در صومعه بازم بيني ، کار ما با رخ ساقي و لب جام افتاد زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت ، کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد هر دمش با من دلسوخته لطفي دگر است ، اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاد
صوفيان جمله حريفند و نظرباز ولي
،
زين ميان حافظ دلسوخته بدنام افتاد
تعبیر:
فریب ظواهر هر کار را نخور و به عمق و پایان کار بیندیش. مشکلاتی که در سر راه تو قرار گرفته نتیجه ی خودبینی و عجله و مشورت نکردن در کارهاست. اگر امیدوار باشی و عاقلانه چاره اندیشی کنی می توانی شکست خود را جبران کنی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 355
حاليا مصلحت وقت در آن مي بينم ، که کشم رخت به ميخانه و خوش بنشينم جام مي گيرم و از اهل ريا دور شوم ، يعني از اهل جهان پاکدلي بگزينم جز صراحي و کتابم نبود يار و نديم ، تا حريفان دغا را به جهان کم بينم سر به آزادگي از خلق برآرم چون سرو ، گر دهد دست که دامن ز جهان درچينم بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح ، شرمسار از رخ ساقي و مي رنگينم سينه تنگ من و بار غم او هيهات ، مرد اين بار گران نيست دل مسکينم من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر ، اين متاعم که همي بيني و کمتر زينم بنده آصف عهدم دلم از راه مبر ، که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کينم
بر دلم گرد ستم هاست خدايا مپسند
،
که مکدر شود آيينه مهرآيينم
تعبیر:
بهتر است که از اطرافیان حیله گر و دو رو کناره گیری کنی تا بیشتر از این گرفتار مصیبت و بلا نشوی. این کار را هر زمان انجام دهی سود و فایده برده ای. به خداوند تکیه کن تا قلبت آرامش پیدا کند. صبور باش. دوران رنج به زودی تمام خواهد شد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 201
شراب بي غش و ساقي خوش دو دام رهند ، که زيرکان جهان از کمندشان نرهند من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سياه ، هزار شکر که ياران شهر بي گنهند جفا نه پيشه درويشيست و راهروي ، بيار باده که اين سالکان نه مرد رهند مبين حقير گدايان عشق را کاين قوم ، شهان بي کمر و خسروان بي کلهند به هوش باش که هنگام باد استغنا ، هزار خرمن طاعت به نيم جو ننهند مکن که کوکبه دلبري شکسته شود ، چو بندگان بگريزند و چاکران بجهند غلام همت دردي کشان يک رنگم ، نه آن گروه که ازرق لباس و دل سيهند قدم منه به خرابات جز به شرط ادب ، که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتي حافظ
،
که عاشقان ره بي همتان به خود ندهند
تعبیر:
سست اراده نباش. دوستان صادق را بشناس. فریب و دو رنگی تو را از مقصود دور می کند. ساده اندیشی تو را گرفتار بلا خواهد کرد که رهایی از آن دشوار است. بنابراین تمام جوانب کار را با دقت بسنج تا فریب ظاهر ریاکاران را نخوری.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 340
من که از آتش دل چون خم مي در جوشم ، مهر بر لب زده خون مي خورم و خاموشم قصد جان است طمع در لب جانان کردن ، تو مرا بين که در اين کار به جان مي کوشم من کي آزاد شوم از غم دل چون هر دم ، هندوي زلف بتي حلقه کند در گوشم حاش لله که نيم معتقد طاعت خويش ، اين قدر هست که گه گه قدحي مي نوشم هست اميدم که عليرغم عدو روز جزا ، فيض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت ، من چرا ملک جهان را به جوي نفروشم خرقه پوشي من از غايت دين داري نيست ، پرده اي بر سر صد عيب نهان مي پوشم من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم ، چه کنم گر سخن پير مغان ننيوشم
گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق
،
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
تعبیر:
در برابر سختی ها و مشکلات با ثبات و مقاوم هستی و این بسیار خوب است. اما دقت کن که به نا امیدی و یأس دچار نشوی. با دوستان مشورت کن و از آنها کمک بطلب و لجبازی نکن. در کارها به خدا توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 375
صوفي بيا که خرقه سالوس برکشيم ، وين نقش زرق را خط بطلان به سر کشيم نذر و فتوح صومعه در وجه مي نهيم ، دلق ريا به آب خرابات برکشيم فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند ، غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشيم بيرون جهيم سرخوش و از بزم صوفيان ، غارت کنيم باده و شاهد به بر کشيم عشرت کنيم ور نه به حسرت کشندمان ، روزي که رخت جان به جهاني دگر کشيم سر خدا که در تتق غيب منزويست ، مستانه اش نقاب ز رخسار برکشيم کو جلوه اي ز ابروي او تا چو ماه نو ، گوي سپهر در خم چوگان زر کشيم
حافظ نه حد ماست چنين لاف ها زدن
،
پاي از گليم خويش چرا بيشتر کشيم
تعبیر:
به آنچه که داری قناعت کن و مغرور نباش. به اندازه ی توانایی های خود زندگی کن تا زندگی خود را پریشان نکنی. با خانواده ی خود مهربان باش و از لحظات زندگی بهره ببر. آنان را با آرزوهای بی پایه و اساس خود در رنج و زحمت نینداز.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 20
روزه يک سو شد و عيد آمد و دل ها برخاست ، مي ز خمخانه به جوش آمد و مي بايد خواست نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت ، وقت رندي و طرب کردن رندان پيداست چه ملامت بود آن را که چنين باده خورد ، اين چه عيب است بدين بي خردي وين چه خطاست باده نوشي که در او روي و ريايي نبود ، بهتر از زهدفروشي که در او روي و رياست ما نه رندان رياييم و حريفان نفاق ، آن که او عالم سر است بدين حال گواست فرض ايزد بگذاريم و به کس بد نکنيم ، وان چه گويند روا نيست نگوييم رواست چه شود گر من و تو چند قدح باده خوريم ، باده از خون رزان است نه از خون شماست
اين چه عيب است کز آن عيب خلل خواهد بود
،
ور بود نيز چه شد مردم بي عيب کجاست
تعبیر:
همه ی سیاهی ها و تباهی ها از بین خواهد رفت. از دوستان ریاکار در رنج و عذاب به سر می بری اما با صداقت و صفای دل و ایمان، زندگی خوبی خواهی داشت.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 26
زلف آشفته و خوي کرده و خندان لب و مست ، پيرهن چاک و غزل خوان و صراحي در دست نرگسش عربده جوي و لبش افسوس کنان ، نيم شب دوش به بالين من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزين ، گفت اي عاشق ديرينه من خوابت هست عاشقي را که چنين باده شبگير دهند ، کافر عشق بود گر نشود باده پرست برو اي زاهد و بر دردکشان خرده مگير ، که ندادند جز اين تحفه به ما روز الست آن چه او ريخت به پيمانه ما نوشيديم ، اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام مي و زلف گره گير نگار
،
اي بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست
تعبیر:
از آرزوهای دور و درازی که می تواند تو را اسیر خود کنند دوری کن و بدان که هرچه برای تو پیش می آید خیر است. به لطف و کرم خداوند امیدوار باش . شکر خدا را بجای آور.